وقتی که همای تو به من باز بتابد
چشمان ترم گـِرد ِ حرم گیج بتابد
تنهاییم ، آوارگی ام را بسر باز بکوبد
ویران شوم و عشق ، چو مهتاب بتابد
آهی ز سر سوز دلم بر دهنم ، باز بتابد
بغضی به گلو ، اشک به رخسار بتابد
جز شور تو بر غمکده ام شور نتابد
بی تابم و مهتاب بیا تا به دلم نور بتابد
برچسب : مهتاب, نویسنده : emanoff8 بازدید : 132