رفت او

ساخت وبلاگ

عشق آمد ،


زدلم باران رفت ،


عشق ماند ، او اما رفت ،


عشق ِ مانده به گلو بغض نشاند ،


بر سرم شراره و داغ نشاند ،


رفت او ،


عشق ِ مانده

در دلم آتش شد ،


در سرم آذر شد ،


در چشمانم شد باران ،


وزنگاهم سر خورد ،


اشک شد بر کویر گونه ،


بوسه ی عشق نشاند ،


لبانم از فرت جنون بسته شدند ،


و زبانم خفته در ژرفای سکوت ،


نفسم بند و دلم تنگ و جهانم مرده ،


بعد ِ او جان و تن و روح و روانم مرده !

+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۳۹۹/۰۹/۰۶ ساعت 17:30 توسط « سعید »  | 

من ، تنها و خسته ...
ما را در سایت من ، تنها و خسته دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : emanoff8 بازدید : 131 تاريخ : شنبه 13 دی 1399 ساعت: 18:10