عشق آمد ،
زدلم باران رفت ،
عشق ماند ، او اما رفت ،
عشق ِ مانده به گلو بغض نشاند ،
بر سرم شراره و داغ نشاند ،
رفت او ،
عشق ِ مانده
در دلم آتش شد ،
در سرم آذر شد ،
در چشمانم شد باران ،
وزنگاهم سر خورد ،
اشک شد بر کویر گونه ،
بوسه ی عشق نشاند ،
لبانم از فرت جنون بسته شدند ،
و زبانم خفته در ژرفای سکوت ،
نفسم بند و دلم تنگ و جهانم مرده ،
بعد ِ او جان و تن و روح و روانم مرده !
برچسب : نویسنده : emanoff8 بازدید : 131